ضحاک بن عبدالله مشرقیضحاک بن عبدالله مشرقی یکی از یاران امام حسین (علیهالسّلام) است که در کربلا در رکاب امام جنگید و آخر کار با اجازه امام از صحنه کربلا گریخت. ۱ - معرفی اجمالیاو از مردان بنی همدان بود؛ ضحاک به همراه مالک بن نضر در میانه راه کاروان حسینی به سوی کوفه، با امام (علیهالسّلام) و یارانش ملاقات نمود. او به خدمت امام (علیهالسّلام) رسید و سلام کرد و نشست. امام (علیهالسّلام) پاسخ سلامش را دادند و ضمن خوشآمدگویی از علت آمدنش پرسش نمود. ضحاک گفت: «برای عرض سلام خدمت رسیدم و از خداوند سلامت و عافیت شما را خواستارم آمدهام تا خبری از وضعیت مردم کوفه برای شما نقل کنم و آن اینکه آنان برای نبرد با شما اجتماع کردهاند.» امام (علیهالسّلام) فرمود: «حسبی الله و نعم الوکیل.» ۲ - شرط همراهی امامضحاک برای امام (علیهالسّلام) دعا کرد امام (علیهالسّلام) از او علت عدم همراهیاش را جویا شد. ضحاک گفت: «من فردی عیالوارم و به مردم مقروض هستم من تا جایی که دفاع من سودی به حال شما داشته باشد نزد شما میمانم و زمانی که احساس کنم بودنم سودی برایتان ندارد از شما جدا میشوم.» ضحاک شجاعتهای بسیاری در روز عاشورا از خود به نمایش گذاشت. ۳ - اجازه رفتنزمانی که به دستور عمر بن سعد اسبهای یاران امام (علیهالسّلام) را پی کردند ضحاک اسب خود را در خیمهای پنهان کرد و خود پیاده به نبرد با دشمن پرداخت. او خود نقل میکرد که بارها امام (علیهالسّلام) مرا تشویق کرد و فرمود: «سست نگردی، دستت بریده نشود؛ خداوند از اهل بیت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بهترین پاداشها را به تو ارزانی دارد». زمانی که از یاران امام (علیهالسّلام) جز اهل بیت ایشان و سوید بن عمرو و بشیر بن عمرو کسی باقی نمانده بود، نزد امام (علیهالسّلام) آمد و شرط خود را متذکر شد و از حضرت (علیهالسّلام) اجازه خواست تا برود. امام (علیهالسّلام) فرمود: «با چه وسیلهای میروی؟» ضحاک پاسخ داد: «چون دیدم اسبها را پی میکنند اسبم را در خیمهای مخفی کردهام تا آسیبی نبیند. سوارش میشوم و از معرکه میگریزم.» امام (علیهالسّلام) به او اجازه رفتن داد و فرمود: «خود دانی.» پس ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد گریخت. پانزده نفر از اصحاب عمر سعد به تعقیبش پرداختند. ضحاک به روستایی به نام شفیه (روستایی در نزدیکی ساحل فرات) رسید و آنجا توقف کرد. ضحاک گوید: چون به من رسیدند، به سوی آنها برگشتم. گفتند: این ضحاک بن عبدالله مشرقی است، این پسرعموی ماست، شما را به خدا دست از او بردارید. سه نفر از بنی تمیم که همراه آنها بودند قبول کردند و گفتند: آری به خدا ما درخواست برادران و اهل دعوت خود را دربارهٔ آنچه دوست دارند، اجابت میکنیم و از دوستشان دست بر میداریم. چون تمیمیها پذیرفتند، بقیهٔ افراد نیز دست برداشتند و خدا مرا نجات داد. (ابومخنف این مطالب را با یک واسطه از ضخاک بن عبدالله مشرقی نقل میکند.) [۳]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، ج۳، ص۱۹۷، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.
۴ - دیدگاه شیخ طوسیشیخ طوسی ضحاک بن عبدالله را از اصحاب امام سجاد (علیهالسّلام) نام برده است. او از راویان اصلی واقعه عاشورا به شمار میرود. ۵ - پانویس۶ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «یاران امام حسین (علیهالسّلام)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۶/۰۴. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۸۱۳-۸۱۴. ردههای این صفحه : اصحاب امام حسین | تاریخ زندگانی امام حسین | شهدای غیر بنی هاشم در کربلا | شهدای کربلا | مقتل جامع سیدالشهداء | نهضت عاشورا
|